گروه سیاسی خبرگزاری فارس ـ محسن صمیمی: «مسئول وضعیت جاری کشور آنهایی هستند که با هوا کردن موشک تلاش کردند برجام اجرا نشود که البته به هدفشان هم رسیدند». این ها جملاتی بود که علی مطهری نایب رئیس مجلس دهم روز سهشنبه ۹ مرداد در تلاش برای کاستن بار انتقادات از عملکرد روحانی گفت اما او تنها شخصی نبود که یا چنین اعتقادی داشت و یا زیرکانه سعی میکرد زمین انتقادات را عوض کرده و توپ را در زمین سپاه بیاندازد.
موشک نگذاشت برجام به نتیجه برسد!
روحانی در خلال مناظرات انتخاباتی سال 96 آنجا که تمام تلاش خود را می کرد که با ایجاد دوقطبیهای متعدد دوباره رئیس جمهور شود نیز با اشاره به قدرت نمایی نظامی سپاه گفت: «برخی آمدند و تصویری از شهرهای زیرزمینی نشان دادند که برجام را برهم بزنند، روی موشک شعارهایی نوشتند تا برجام را برهم بزنند».
تلاش روحانی و جریان حامیاش از پیگیری چنین خط خبری ـ رسانهای در ابتدای امر تبرئه این جریان از پیگیری برجام بی نتیجه و بی ثمر بود؛ بدین صورت که به افکار عمومی بگویند ما رفتیم مذاکره کنیم ولی بخشی از حاکمیت چون موافق مذاکره نیست، بین ما و مذاکرهکنندگان با رزمایش های نظامی شکاف ایجاد کرد و در نتیجه نتوانستیم مذاکره ای کنیم که منتج به لغو همه تحریمها شود.
اما خیلی پیشتر از این و قبل از آغاز مذاکرات برجامی، با همین تصور فوق که قدرت نظامی، مانع چانه زنی دیپلماتیک است، بخشی از دولت و در راس آن وزیر امور خارجه این پالس را به غرب ارسال کرده بود که قدرت نظامی آمریکاییها خیلی بیشتر از ماست و بنابراین راهی جز مذاکره به هر نحوی با آنها وجود ندارد. شاهد مثال این مدعا همان اظهار نظر معروف محمد جواد ظریف است که گفته بود: «آمریکا می تواند با یک بمب سیستم دفاعی ما را از کار بندازد». با این عبارات به زعم خودش اصطلاحا سعی کرد درد سر نظامیها را از سر دیپلماسی کم کند تا بتواند به راحتی به مذاکره بپردازد.
نتیجه چنین انگاره و دوقطبیسازیای این بود که دولت همواره با این توّهم، پای میز مذاکره رفت که اگر ما در این مذاکرات به نتیجه نرسیم، راه بعدی جنگ است و به زودی دشمن به کشور حمله میکند و ما هم که توان دفاع نداریم، نابود می شویم و وضع اقتصادیمان از این هم که هست بدتر میشود و آمریکا نیز با درک این حقیقت، سعی کرد سایه ترس از جنگ را بر سر مذاکره کنندگان از سویی و افکار عمومی ایران از سویی دیگر حفظ کند.
خرداد سال 94 بود که اوباما در خلال مذاکرات هستهای رسما گفت که «برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای «تمام گزینهها روی میز است».
در آن برهه در حالی که شخصیتهایی از داخل آمریکا نیز این تهدید رئیس جمهور وقت امریکا را غیرعملی می دانستند، اما عدهای در داخل ایران سعی می کردند به این اظهارات ضریب رسانه ای بدهند.
همان زمان استیون دیوید استاد روابط بین الملل دانشگاه جان هاپکینز در روزنامه تایمز اسرائیل نوشته بود که «وقتی رئیس جمهور اوباما میگوید برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای «تمام گزینه ها روی میز است» چشم انداز حمله ارتش آمریکا به تاسیسات هسته ای ایران حتی در صورت شکست مذاکرات فعلی، به طور فزاینده ای بعید است. برای بسیاری، فقدان تهدید نظامی معتبر علیه ایران نشان دهنده رهبری ضعیف اوباما و ترس وی از استفاده از زور است. اوباما به عنوان رئیس جمهوری دیده می شود که به طور بداهه و بدون داشتن هیچ گونه قطب نمای ایدئولوژیک و یا فکری عمل می کند».
هم زور بازو و سینه ستبر و هم زبان نرم و دیپلماتیک
8 سال روحانی با همین دستفرمان گذشت و دولت سابق در بخشی از جامعه این تصور را ایجاد کرد که قدرتنمایی نظامی در تقابل با اقتدار دیپلماتیک است در حالی که در مثالی عینی اینکه یک فرد زور بازوی و آمادگی جسمی بالایی دارد، نشان دهنده این نیست که او انسان بی منطق و زورگویی است و زبان نرم و دیپلماتیک نمی فهمد.
مرداد 1400 دولت آیتالله سید ابراهیم رئیسی روی کار آمد؛ با رویکردی کاملا برعکس دولت سابق ولی با یک اشتراک. رئیسی و دستگاه سیاست خارجی وی از همان ابتدا بر این تاکید داشتند و دارد که ایران به هیچ عنوان از مذاکره فرار نمیکند ولی قائل به این است که طرفین مذاکره باید به حقوق طرف مقابل و وظایف خود در قالب توافقات فی مابین متعهد باشند و با توجه به توافق برجام، باید تحریمهای ایران برداشته شود. این یک منطق کاملا دیپلماتیک بود که این پیام را به غرب می داد که ایران مذاکره را تنها راه شکوفایی اقتصادی و عبورش از مشکلات جاری نمی داند.
وقتی آمریکا ایران را میسنجد
بعد دوم مسئله اما همان بعدی بود که به آن پیشتر اشاره کردیم. آمریکا بارها در سالهای اخیر تلاش کرده تا با تحرکاتی در خلیج فارس و دریای عمان، به نوعی قدرت نظامی ایران و میزان حساسیت سیستم نظامی کشورمان را به تهدیدات بسنجد و برای این منظور چند بار با ورود غیرقانونی پهپاد نظامی و یا شناورهایش به محدوده سرزمینی ایران، به این سمت حرکت کرده که با واکنش مقتدرانه نیروهای نظامی همراه بوده است، ولی با این حال این اقتدار همواره به مذاق جریان غربگرا خوش نمیآمد و آن را عاملی برای افزایش تنش با غرب قلمداد می کردند.
لاشه پهپاد متجاوز آمریکایی «گوبال هاوک » سرنگون شده در خلیج فارس
در دولت جدید، اولین اتفاق نظامی برخورد قایق های تندرو سپاه با دزدی دریایی آمریکاییها بود. این اتفاق از این جهت حائز اهمیت است که چهارشنبه (12 آبان) علی باقری معاون سیاسی وزیر امور خارجه اعلام کرد مذاکرات وین از 8 آذرماه سال جاری از سر گرفته می شود.
در این باره رویکرد دولت و شخص رئیس جمهور درباره قدرت نمایی نظامی سپاه تعیینکننده بود و یک روز نگذشته، رئیسی در اولین فرصت از سپاه بابت این اقدام قدردانی کرد.
رئیسی پنجشنبه (13آبان) در مراسم 13 آبان در سمنان گفت: « با توجه به آنچه روز گذشته در مورد مقاومت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مقابل حرکت زشت آمریکاییها از طریق سیمای جمهوری اسلامی پخش شد، با تمام وجود اقدام آمریکاییها در افکار عمومی تقبیح شده و آنچه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی انجام داد، موردتقدیر و تشکر است».
وی عنوان کرد: ما در دستور کار نظام جمهوری اسلامی هم خنثیسازی تحریمها را داریم و هم رفع تحریمها را دنبال میکنیم و هم از منافع ملت بزرگ ایران عقبنشینی نخواهیم کرد؛ به هیچ عنوان اجازه نخواهیم داد که منافع ملت بزرگ ایران مورد هجوم و تعدی قرار گیرد».
ورای همه اظهارنظرها و تحلیلها در این مورد، این اظهار نظر رئیسی حاکی از این است که در حالی مذاکرات وین از سرگرفته میشود که همه چیز فرق کرده و دیگر در به همان پاشنه سابق نمی چرخد.
مذاکرات شاید مسیر پر پیچ و خمی داشته باشد ولی مادامی که این تصور در ذهن مذاکره کنندگان باشد که مذاکرات مرگ و زندگی نیست، امکان پیروزی دیپلماتیک وجود دارد. در جنگ کسی زودتر میبازد که بیشتر بترسد.
انتهای پیام/